English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6500 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
body centered U بطور فضایی متمورکز شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
space ship U کشتی فضایی سفینه فضایی
irretrievably U بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
inconsiderably U بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
nauseously U بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
lusciously U بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly U بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indisputable U بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
poorly U بطور ناچیز بطور غیر کافی
indeterminately U بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
immortally U بطور فنا ناپذیر بطور باقی
grossly U بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
spacial U فضایی
three-dimensional U فضایی
spatila U فضایی
cubic U فضایی
isometric U فضایی
isometrics U فضایی
spatial U فضایی
spatiomotor U فضایی- حرکتی
spatiotemporal U فضایی و زمانی
spatiality U حالت فضایی
spatiotemporal U فضایی وحال
spatial visualization U تجسم فضایی
spaceport U پایگاه فضایی
spatial symbolism U نمادگری فضایی
spatial threshold U استانه فضایی
spatial digitaizer U دیجیتایذر فضایی
space ship U سفینه فضایی
space time U شاتل فضایی
spatial ability U توانایی فضایی
space time U اتوبوس فضایی
spaceframe U قاب فضایی
cubic measure U اندازه فضایی
steremer U ایزومر فضایی
space stations U پایگاه فضایی
space station U ایستگاه فضایی
space station U پایگاه فضایی
space shuttles U سفینه فضایی
space shuttles U شاتل فضایی
space shuttle U سفینه فضایی
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
space shuttle U شاتل فضایی
Star Wars U جنگ فضایی
spacesuits U لباس فضایی
spacesuit U لباس فضایی
spacemen U مسافر فضایی
steric hindrance U ممانعت فضایی
stereoisomer U همپار فضایی
stereochemistry U شمیی فضایی
space stations U ایستگاه فضایی
space defense U پدافند فضایی
ionospheric wave U موج فضایی
space lattice U شبکه فضایی
stereoisomerism U ایزومری فضایی
stereoisomerism U همپاری فضایی
space isomerism U ایزومری فضایی
space geametry U هندسه فضایی
space flight U پرواز فضایی
sky lab U ازمایشگاه فضایی
sky wave U موج فضایی
soild angle U زاویه فضایی
solid angle U زاویه فضایی
solid geometry U هندسه فضایی
solid geometry U هندسه ی فضایی
space error U خطای فضایی
spaceman U مسافر فضایی
space perception U ادراک فضایی
configurations U ارایش فضایی
configuration U ارایش فضایی
avionics U ارتباطات فضایی
spacecraft U سفینه فضایی
space medicine U پزشکی فضایی
space platform U ایستگاه فضایی
steric effect U اثر فضایی
space platform U پایگاه فضایی
space relations U روابط فضایی
space isomerism U همپاری فضایی
latently U بطور ناپیدا بطور پوشیده
improperly U بطور غلط بطور نامناسب
indecorously U بطور ناشایسته بطور نازیبا
martially U بطور جنگی بطور نظامی
incisively U بطور نافذ بطور زننده
abusively U بطور ناصحیح بطور دشنام
genuinely U بطور اصل بطور بی ریا
module U قسمتی از سفینه فضایی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
spacial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
spatial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
unit solid angle U زاویه واحد فضایی
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
closo packed hexagonal space lattice U شبکه فضایی شش وجهی
stereo chemistry U مبحث شیمی فضایی
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
space orientation U موقعیت یابی فضایی
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
spatial data management U مدیریت داده فضایی
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
stereoirregular polymer U بسپار بدون نظم فضایی
footprint U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
footprints U فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
light-well U [فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
image U کپی دقیق از فضایی از حافظه
out of <prep.> U بیرون از [فضایی یا فاصله ای] [امکانات]
images U کپی دقیق از فضایی از حافظه
cm U فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
diffusing U درچز چیزی روی فضایی ازماده
configurations U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
diffused U درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuse U درچز چیزی روی فضایی ازماده
blank U فضایی در فرم که باید کامل شود
spacecraft U سفینه فضایی ship space : syn
blankest U فضایی در فرم که باید کامل شود
diffuses U درچز چیزی روی فضایی ازماده
minnesota spacial relations test U ازمون روابط فضایی مینه سوتا
spadat U سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
configuration U ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
hypergeometric U مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
steradian [sr] U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
square radian U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
arithmetic U فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
flat U فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flattest U فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indent U شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
charactristic velocity U مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
astrophotography U عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
indenting U شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indents U شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
bioastronautics U مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
bounds U محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
buckets U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket U فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
mark U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
registers U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registering U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register U فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
float U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
shuttle U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
window U فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
courier U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
couriers U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
floated U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floats U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
marks U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
reserved character U فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
pugging U خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
bay U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bays U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
shuttles U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
bayed U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying U فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
shuttled U رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
ambitus U [اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
perigee U نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
workings U فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
response U فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
density U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
densities U حجم دادهای که در فضایی از دیسک یا نوار قابل جمع آوری است
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
window U فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
buffer U فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
working U فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
drive bay U فضایی درون پوشش کامپیوتر که درایو دیسک نصب شده است
fullest U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
responses U فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
full U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
fixes U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
crunching U متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
spasur U سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
fix U فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
central U فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
images U فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
foreground U فضایی در سیستم عامل چند منظوره که کارهای با حق تقدم بالا و برنامه ها اجرا می شوند
workspace U فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
image [فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
frame U 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
virtual U فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
edit U فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
text U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
edited U فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
window U فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
texts U فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
capacities U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacity U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
separates U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
memory mapped video U نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
clean U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
Recent search history Forum search
2New Format
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1I am good with figures,how about you?
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1she loved to have the last word.
1cartridge
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2crucification
1die offs
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com